12 feb 2019

نگاه متفاوت به ویرایش

 

علی صلح جو:اخیرا کتابی منتشر شده است با عنوان «ویرایش از زبان ویراستاران» نوشته‌ی گروهی از ویراستاران امریکایی و ویراسته‌ی جرالد گراس. کتاب را گروهی از مترجمان ترجمه کرده اند و ویرایش متن فارسی آن به عهده‌ی مژده دقیقی بوده است.هدف از این مقاله: اشاره به نکته‌های مطرح در کتاب و نشان دادن تفاوت‌های دنیای ویرایش در غرب و ایران است.عبدالحسین آذرنگ در پیشگفتار جانداری به این کتاب، می‌نویسد :در اوضاع و احوالی که شمار بسیاری از ناشران به تصوری نادرست دامن می‌زنند و ویرایش را به جنبه هایی از ظواهر ویرایش صوری منحصر می‌سازند و این ظن نابجا را به حد اشیا رسانده اند که آموختگان این رشته، بدون تسلط به موازین علمی، فنی، صنعتی و هنری نشر و بدون آگاهی به جنبه های تولید،کاربرد و مخاطب شناسی آثار ،می‌توانند وظایف ویراستاری انجام دهند،کتابی از این دست با نگرش‌های فراخ بینانه و نشان دادن لایه ها و رویه‌ی چندگانه‌ی ویرایش می‌تواند به رها شدن تصورات از بند برداشت‌های کلیشه‌ای و به دور از واقعیت گستره‌ی نشر در حال توسعه در این زمان کمک کند. (ص18).

 

ویرایش نزد ما و دیگران

 

گرچه تفاوت ویرایش در کشورهای غربی و ایران ناشی از تفاوت در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران و آن کشور هاست اما با در نظر گرفتن حرکت نسبتا همسوی جهان به طرف هدف‌ها‌ی نسبتا مشترک، دور نیست که دیر یا زود لازم باشد با این مسائل روبرو شویم.علاوه بر این ویرایش و نشر نیز گرایش به حرکت در مسیری مشترک دارد. بنابراین، مطلع شدن پیش‌هنگام از چنین مسائلی ما را در رویارویی با این مسائل مجهزتر می‌کند.

 

جایگاه ویرایش زبانی

 

اهمیت نسبتا کمتر ویرایش زبانی در آمریکا شاید برجسته ترین تفاوت ویرایش در ایران و امریکاست.علت این امر قوی بودن نویسندگان غربی در انتقال کتبی معلومات است. منظور از نویسنده افزارمندی است که می‌خواهد کتاب یا مقاله بنویسد یا گزارشی بدهد.در ایران با استادان و دانشمندان زیادی روبرو بوده‌ام که توان انتقال معلومات کتبی‌شان بسیار کمتر از انتقال شفاهی بوده است. به احتمال قوی، یکی از علت‌های این امر توجه نکردن به نگارش در دوران تحصیل رسمی است.نظام آموزشی ما همچنان نمره را به کسی می‌دهد که در پاسخ‌گویی به خرده پرسش ها قوی باشد نه در تنظیم مکتوبات گفتمانی بلندتر.

مثلا شرح مشاهده‌ی خود از فعالیت کارگران نانوایی هم برای دانش‌آموز و هم برای آموزگار کسر شان تلقی می‌شود و همه در پی آنیم که بهار را با نغمه‌ی بلبلانش توصیف کنیم. می‌توان گفت، در عرصه‌ی انتقال کتبی علم را به ادبیات و ادبیات را به انشانویسی تنزیل دادیم. و به همین دلیل است که نوشته های امروز، به ویژه نوع دانشگاهی آن، به ویرایش سنگین نیاز دارد.

 

تمایل به شرح تجربه

 

در هر یک از فصل‌های این کتاب می‌خوانیم که ویراستاران چگونه تجربه های گوناگون خود را، که گاه به نظر ما اهمیت گفتن ندارد، بازگو می‌کنند.مسلما ویراستاران ما نیز چنین تجربه هایی داشته‌اند اما کمتر به فکر نوشتن آن افتاده‌اند.

این موضوع در مورد ترجمه نیز صادق است و مترجمان ما به ندرت درباره‌ی مسائلی که ضمن ترجمه به آن ها برخورده‌اند چیزی نوشته‌اند.

که شاید در این قضیه نوعی حفظ رموز کار در میان بوده است.

 

ویرایش فراتر از گستره‌ی زبان

 

من کمتر کتاب فارسی را دیده‌ام که نویسنده‌ی آن، خواننده را با تدبیری خاص و تاثیرگذار از فصلی به فصل بعد منتقل کند. عبور مدبرانه از فصلی به فصل دیگر و نکته های بسیاری از این‌گونه عرضه کردن مناسب و موثر نوشته ها در کار است که ویراستاران غربی به آن توجه دارند.

 

قرارگرفتن در فضای اثر

 

جرالد گراس، ویراستار نسخه‌ی انگلیسی کتاب می‌گوید: ویراستار باید خود را درفضای اثر قرار دهد:ویراستار باید همواره به یاد داشته باشد که کار نویسنده به کار ویراستار اعتبار می‌بخشد و اگر متنی وجود نداشته باشد که آن مهارت‌‌‌های تشخیصی در آن به کار گرفته شود، همه‌ی مهارت های تشخیصی جهان بیهوده خواهد بود(ص34).

ویراستار اصلا و ابدا نباید کتاب را چنان ویرایش کند که اگر خودش می‌خواست آن را بنویسد آن‌گونه می‌نوشت. ویراستار باید یاد بگیرد، بالحن نویسنده ویرایش کند،مانند نویسنده فکر کند،واز منظر نویسنده ببیند. در غیر اینصورت نتیجه‌ای جز ارائه‌ی کتابی نازل حاصل نخواهد شد.

 

مناسبات اقتصادی

 

در مناسبات جامعه‌ی سرمایه داری غرب، هر فرد همانقدر ارزش دارد که بتواند به کارفرمایش سود برساند و خود نیز سود ببرد. اما ویراستاران مشهور ایران بیشتر در نهادهای دولتی، غیرانتفاعی و حمایتی مشغول بوده اند تا موسسات سود آور.نشر آمریکا بدون توجه به سود اقتصادی حرکت نمی‌کند و توجه به اقتصاد سبب می‌شود که تولید صرفا به طرف نیاز حرکت کند.

 

رضایت ویراستار

 

در ایران نویسنده می‌تواند اثرش را مستقیما به ناشر تحویل دهد یا آن را به همراه یادداشت ارسال ‌کند.اما در مقاله‌ های گوناگون این کتاب می‌بینیم که نویسنده باید ابتدا ویراستاری پیدا کند، درباره اثرش با او گفت و گو کند و پس از گرفتن موافقت ویراستار، کتابش را به دست او برساند. ویراستار اثر را بررسی می‌کند، پیشنهادهایی می‌دهد و سپس کتاب را به نویسنده برمی‌گرداند. نویسنده پیشنهادها را وارد می کند و کتاب را باز می گرداند.این رفت و برگشت ادامه می یابد تا جایی که ویراستار راضی شود. هنگامی که ویراستار راضی باشد دیگر مساله ای در میان نیست زیرا ناشر تابع نظر ویراستار است.رضایت ویراستار از سوی دیگر به راضی بودن موسسه‌ی نشری است که در آن کار می کند.

در جایی ازکتاب به نارضایتی پرکینز ویراستار معروف امریکایی از اوضاع نشر اشاره دارد:

نمی‌توان تصور کرد که شخصیت برجسته ای چون مکس پرکینز بتواند در این دنیا با دل خوش کار کند، چون معمولا این روزها برای ارزش‌هایی که او به آن‌ها ارج می‌نهاد – وفاداری، صداقت، ذوق ،تناسب و ارزش های متعالی- تره هم خرد نمی کنند.

در این فصل نویسنده ضمن پرداختن به دورنمای نشر در امریکا، به نقش پیش‌گویانه‌ی ویراستاران اشاره می‌کند و آن ها را همچون قناری‌هایی می‌داند که پیش از تمام شدن اکسیژن و به خطر افتادن جان کارگران معدن واکنش نشان می‌دهند(ص123).

 

نامه‌ی پیشنهاد اثر

 

در نشر غربی، از آنجا که نظر ویراستار در پسندیدن یا رد کردن اثر سرنوشت ساز است، نامه ای که برای ویراستار می‌فرستند تا بداند محتوا و ساختار چگونه است، بسیار مهم است.

یکی از نکته‌های مهمی که در نامه پیشنهاد اثر باید بیاید، مشخص کردن ویراستاری است که نویسنده می‌خواهد اثرش به دست او ویرایش شود و این خود دلیلی است بر نقش مهم‌تر ویراستار غربی نسبت به همتای شرقی آن.این را از این جهت می‌‌گویم که در کشور ما برخی از ویراستاران به یاری ناشر مقام ویراستاری یافته اند.ظاهرا این حرکت در غرب برعکس است و جامعه‌ی قلم‌زنان است که به ویراستار هویت می‌بخشد و طنز مهم دیگر قضیه اینجاست که برخلاف کشور ما که نام ویراستار را در محلی چشمگیر قرار می‌دهند، در غرب نام ویراستار بر کتاب نمی‌آید.

تفاوت دیگر روال کار ما و آن ها اینست که در ایران بیشتر کل اثر به ناشر تحویل داده می‌شود. برعکس،آنچه در این کتاب شاهدیم آن است که اثر در فرایندی رفت و برگشتی بین پدید آورنده و ویراستار شکل می‌گیرد و تکوین می‌یابد. و نویسنده در نوشتن کتاب خود بی‌پناه و تنها نیست.

 

گاهی نوشتن برخی آثار بدون نقل قول از آثاردیگر یا استفاده از عکس‌های کتاب‌ها و آرشیوها ناممکن است. در چنین مواردی نویسنده به ناشر خبر می‌دهد و ناشر نیز مجوزهای لازم را از ناشرهای مربوط می‌گیرد. خوش بختانه ما در کشور خودمان با خیال راحت از آثار علمی، ادبی و هنری دیگران برمی‌داریم و کسی هم جلوگیرمان نیست.

یکی از ظرافت‌های نامه پیشنهاد اثر، چنانچه اثر داستانی باشد، نوعی ایجاز معلق است به طوری که:

 

وقتی اثر شما داستانی است،کل طرح داستانی را توضیح ندهید، در عوض در یکی دو پارگراف طوری داستان را شرح بدهید که کنجکاوی ویراستار را برانگیزد و او را به مطالعه‌ی بیشتر علاقه مند کند. (ص161،157)

 

آشنا شدن با ویراستار

 

یکی از جاهای مهم برای آشنایی با ویراستاران همایش‌های علمی، ادبی و هنری است. البته انتخاب همایش نیز دقت می‌خواهد. مثلا اگر رشته‌ی شما داستان ‌های علمی- تخیلی است و هیچ کدام از سخنرانان به این موضوع نمی‌پردازند، شاید بهتر باشد از آن کنفرانس صرف نظر کنید.

 

نویسنده‌ی پنهان

 

هستند کسانی که حرفی دارند اما توانایی بیان آن را ندارند. دست چنین کسانی را باید گرفت و از علم و هنر آن ها استفاده کرد. چه بسا هنرها و حرفه هایی که به علت ناتوانی دارندگان آن در نوشتن از میان رفته باشد.یکی از خدمت‌های ویراستار پیدا کردن نویسنده‌‌ی پشت پرده‌ای برای چنین مواردی است.این کار در ایران رایج نیست. دست کم ویراستار چنین وظیفه‌ای برای خود قائل نیست.

 

ویرایش فرهنگی – روان شناختی

 

نمی‌خواهم بگویم که ویرایش کلان در ایران انجام نمی‌شود، اما باید بگویم که بسیار کم است .البته این نوع ویرایش در مقایسه با ویرایش صوری و زبانی، که ضوابط نسبتا مشخص و جاافتاده ای دارند، دشوارتر است و نیاز به توانایی‌های دیگری دارد.قابلیتی که چنین ویراستاری را به فکر این‌گونه جابه جایی‌ها می‌اندازد نه مربوط به ویرایش صوری است و نه زبانی، بلکه برخاسته از شناخت عمیق از فرهنگ جامعه و مصداقی از ویرایش ساختاری است.

 

تاثیر این کتاب بر ویرایش در ایران

 

یکی از مهم‌ترین تاثیرهای این کتاب بر فضای ویرایشی ایران آن است که قابلیت‌های ویراستار بسیار بیشتر از آن است که ما در ایران می‌شناسیم.نگاه ویراستار ایرانی فقط به نوشته‌ی موجود است نه به دنیای اطراف .

دوم، ویراستار ایرانی از جایی وارد کار می‌شود که اثر نوشته و تمام شده است.سوم،نقش مهم ویراستار در پیدا کردن و به کار گماردن نویسنده و بستن قرارداد و کارهای حقوقی اثر است.چهارم، تخصصی شدن ویرایش در کشورهای پیشرفته است.پنجم، نگاه ویراستار به بازار است.

 

نتیجه

 

خوب است گفته شود نظیر این پروژه را می‌توان در ایران نیز اجرا کرد.کافی است یکی از ویراستاران پیشکسوت آستین همت بالا بزند، حوزه‌های گوناگون ویرایش را مشخص کند و از هر ویراستار، به فراخور تخصص او، بخواهد فصلی در این زمینه بنویسد و خود بر آن ها نظارت داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *