قرن چهاردهم
در ادبیات زبان ولگاره به تدریج جایگاهی برابر با زبان لاتین پیدا کرد.
بین دو گویش پرکاربردتر ولگاره، یعنی ولگارهی سیسیلی و ولگاره ی توسکانی، این ولگاره ی توسکانی منطقهی فلورانس است که برندهی میدان شد. دلیل آن هم ساده است؛ در طی چند دهه نویسندگان معروفی چون “Dante”، “Petrarca” و ” Boccaccio” سربرآوردند که همگی اهل ناحیه ی توسکانی بودند.
اولین آن ها ” Dante Alighieri” است که تصمیم می گیرد اثری عظیم بنویسد، چیزی بین متافیزیک و داستان علمی-تخیلی. سفر خارق العاده ای بین جهنم، برزخ و بهشت. پس از آن “Francesco Petrarca”، که اشعاری بسیار زیبا و بسیار لطیف برای معشوق خود، Laura، می سراید. سپس “Francesco Boccaccio” اثری با درون مایه ی بذله گویی/عشق های زمینی به نام ” Decameron” را می نویسد. هر سه این آثار به آثار پرطرفداری میان هم عصران خود تبدیل می شوند و تاثیرات بسیاری بر زبان نوشتاری نویسنده های نواحی دیگر ایتالیا می گذارند.
قرن پانزدهم
در قرن پانزدهم به واسطه ی کشف دوباره آثار کلاسیک یونانی و لاتینی، شاهد بازگشت دوباره به سمت زبان لاتین هستیم. انسانگراها (اومانیستها)، نامی که این گروه محقق برخود گذاشته بود، به آثاری دست پیدا میکنند که یا گمان میکردند از دست رفتهاند و یا از وجود آنها بیخبر بودند. تحسینی که از دنیای کلاسیک میشد، تمایل به تقلید از نویسندگان قدیمی را افزایش داد و زبان لاتین به عنوان تنها زبان بااصالت برای ادبیات شناخته شد.
این شرایط که منجر به افول زبان ولگاره شد تا اواخر قرن ادامه پیدا کرد، زمانی که برخی از نویسندگان بزرگ (به عنوان مثال Lorenzo il Magnifico) دوباره به قابلیتهای زبان ولگاره ایمان آوردند و از آن برای خلق آثار خود استفاده کردند.
در حدود سالهای 1470، با گسترش صنعت چاپ در ایتالیا، کتابها در گسترهی جغرافیایی وسیعتری جابهجا میشدند و به همین خاطر سعی شد با وضع قوانین نوشتاری، نوشتار کلمات را به پایداری بیشتری رساند.
حروف تعریف el و il بر حرف تعریف lo چیره میشوند. در مورد گذشتهی استمراری افعال، کمکم حرف پایانی –a برای صرف اولشخصمفرد (io doveva) جای خود را به –o میدهد (io dovevo). ولی در زبان گفتاری همچنان از حرف پایانی –a استفاده میشد.
ادامه دارد…
منبع:
برگردان:
مهنوش جوشش-اتاق ایتالیایی رویش مهر