نمایش گالیله از اواسط خردادماه تا سوم تیر، به کارگردانی محمدرضا بزرگزاد در موسسه فرهنگی هنری فرشچیان اجرا شد. گالیله با اجرای خوب بازیگرانی مثل حسن جویره، جهانگیر نکویی، احمدرضا سلیمانی، محمد رادمهر و … مورد تشویق منتقدان و بینندگان بسیاری قرار گرفت. از آنجایی مخاطب نمایشهای این چنینی بعد از اجرا سوالاتی در ذهنشان بهوجود میآید و خواهان ارتباط با عوامل نمایش هستند، موسسه فرهنگی رویش مهر، این امکان را میسر کرد تا نشستی با عوامل این تئاتر بهوجود آید. به همین منظور در عصر پنجشنبه، سیام تیرماه جلسهای با مخاطبین و عوامل این نمایش تدارک دیده شد.
مخاطب ما کیست؟
در ابتدا محمدرضا بزرگزاد توضیحی در مورد نمایش گالیله داد و سپس یکی از مخاطبین بهعنوان اولین سوال از او پرسید که مخاطب این نمایش کیست؟ «معمولا مخاطب تئاتر قشر فرهنگی است. قشر فرهنگی هم معمولا این مدل نمایشها را که بیانگر درد هستند، بهخوبی میشناسد. برای همین باید این مدل نمایشها مخاطب عام را هم جذب کند. حالا سوال اصلی من این است که در عین حال که سطح سلیقه عمومی را بالا میبریم، سطح روشنفکرانهی تئاتر را هم بالا نگه داشت؟»
بزرگزاد اینطور جواب داد که: «سوای اینکه ما با مخاطب خاصی سروکار داریم، ما به عنوان یک گروه اجرا قبل از هرچیز باید ببینیم در چه جامعهای زیست میکنیم و مخاطب ما چه کسانی هستند؟ ما برای خود مردم اصفهان تئاتر تولید میکنیم. حتی نمیتوانم بگویم برای همهی مردم ایران. چون تئاتر یک تعامل فرهنگی و یک همزبانی است. ما باید حتی وقتی یک متن غربی را انتخاب میکنیم، همهی سعی و تلاش خود را باید بکنیم که المانهایی در کار بیاوریم که با مخاطبی که روبروی ما هست ایجاد صمیمیت کند. من متعهد به مخاطبی هستند که همشهری من است. باید خودم را جای تمام تماشاگران اصفهانی بگذارم و ببینم چه جمله و واژهای داخل متن بگذارم که با این آدمها ارتباط برقرار کند.»
این تماشاگر در پایان توضیحات کارگردان گالیله این سوال را اضافه کرد که چطور میتوانیم هم مخاطب عام را به سمت تئاتر بکشانیم و هم مخاطبان خاص را؟ بزرگزاد در جواب گفت که یک کارگردان با ارتقاء سطح کیفیت نمایشش میتواند هر فردی را به سمت آن نمایش بکشاند.
طنز در تئاتر گالیله
مخاطب دیگر خودش را بهعنوان یکی از طرفداران تئاتر گالیله معرفی کرد. او ضمن بیان اینکه تئاتر با صحنهای تکان دهنده شروع شده، اذعان داشت که این نمایش در ادامه به طنز بیشتری پرداخته است. به نظر این مخاطب تئاتر در ادامه باید از جنبهی طنزش کم میشد. سوال او این بود که چرا این اتفاق نیفتاد؟
بزرگزاد در جواب این مخاطب گفت: «ما باید به مخاطب تئاتر آموزشی دهیم که به اهمیت خودشان واقف شوند. همان اوایل اجرا به من کامنتهایی رسید که این میزان از طنز در این اجرا دارد آسیبهایی به نمایش وارد میکند. من گوشهایم برای شنیدن نقد باز برای همین به این توصیه گوش دادم و طنز نمایش را در همان شبهای اول تقلیل دادم. اما چرا من سعی میکنم سویههایی از طنز را در اجراهایم نگه دارم؟ چند دلیل دارم. اول اینکه ما به عنوان جدیترین آدمها در جدیترین موقعیتها گاهی نه تنها باهم شوخی میکنیم بلکه اساسا باید شوخی کنیم تا جدیت بر ما مستولی نشود. من وقتی بخواهم یک تماشاگر را یک ساعت و نیم در سالن تئاتر روی صندلی بنشانم، تماشاگری که امروز عادت کرده است به دیدن استوریهای زیر چند ثانیه، چقدر حوصله باید داشته باشد که این همه ساعت بنشیند؟ من تلاش میکنم تعلیق نگهش دارم تا مشتاق شود بقیه داستان را بفهمد، اما سعی میکنم از عنصر طنز هم استفاده کنم. چون طنز بخشی از آدمهاست.»
فیالبداهگی و لهجهها در نمایش
یکی از مخاطبان دیگر از بزرگزاد پرسید: «در بعضی از دیالوگها واژهها و اصطلاحات اصفهانی بهکار برده شده بود. این برای من اصفهانی جالب است. اگر قرار باشد این تئاتر در شهر دیگری تکرار شود، مخاطب چطور میتواند با آن ارتباط برقرار کند؟ سوال دیگرم این است که چقدر از این دیالوگها فیالبداهه است؟»
کاگردان گالیله جواب داد: «من بسیار کارگردان سختگیری هستم و خیلی دیر زیربار این میروم چیزی جز آنچه در تمرین اتفاق افتاده در صحنه اجرا شود. به این معنی فیالبداهه حرف نزدیم. اما به معنای فیالبداهگی در روند تمرین، اصرار من این است که هر بازیگری برای نقشش ایده بیاورد و آن فیالبداهگی را در نقش بیاورد. چون معتقدم که فیالبداهگی نقش را از جنس بازیگر میکند. در مورد لهجه هم باید بگویم که این اجرا و لهجهها برای خود شهر اصفهان است. اگر قرار باشد این اجرا در شهر دیگری اجرا شود، لهجه آن شهر را در نمایش میآوریم.»
در ادامهی این نشست بازیگران این نمایش نیز با مخاطبان به گپوگفتی پرداختند.