هاجر مهرجویان
جوامع انسانی دارای تنوع هستند. با توجه به این مساله، انسانها باید بنا به نوع خود و جامعهای که در آن زندگی میکنند شناخته شوند تا بتوان به شناخت دقیقتری برسیم. مردمشناسی از آن دسته علمهایی است که میتواند به این موضوع جامه عمل بپوشاند. تنوع و تمایز از اصول مهم رشته مردمشناسی است. رشتهای که مستقیم وارد میدان میشود و انسان را از نزدیک مشاهده میکند. رشتهای که در آن پژوهشگر به توصیف و ثبت پیچ و خم مشاهدات و برداشتهایش از میدان انتخابیش میپردازد. در یک جمله باید گفت مردمشناسی علم مبتنی بر میدان است. علمی که به سختی تن به قواعد قطعی میدهد چرا که با زندگی سر و کار دارد و زندگی دائم در حال تغییر است و ابعاد گوناگونی دارد و رویکردهای مختلفی میتوان به آن داشت. در واقع مساله مردمشناس فهم تفاوتها و شباهتهای انسانی است. اما در واقع بر روی تفاوتها تاکید دارد تا ما نسبت به اشکال مختلف زندگی انسانها دید دقیقتری پیدا کنیم. تمایزهایی که از وضعیت و موقعیت اجتماعی افراد ناشی میشود. مردمشناسی علمی بسیار دقیق بین و جزئینگر است و در بین جوامع انسانی به دنبال جزئیات میگردد. به قول بوردیو به نوعی از عینیتِ عینیت میپردازد. در این اندازه دقیق که حتی به آشغالهای زیر فرش نیز اهمیت میدهد.
موضوع مردمشناسی موضوع اکنون است ثبت رفتارهای آدمها در مورد یک اتفاق در زندگی روزمره. مردمشناس نیاز دارد تا مدت زمان طولانی را در میدان انتخابی خود به سر ببرد و با این حضور زیاد در میدان الگوهای لازم از آن را به دست آورد. بعد از آن مردمشناس در میدان با واقعیت رخ در رخ میشود و مشاهده میکند و بعد از آن به ثبت و تحلیل آنچه دیده است میپردازد. روشی که به آن مردمنگاری میگویند و یکی از روشهای رشته مردمشناسی است. این نگاه به جزئیات در مردمشناسی برای هر جامعهای چه کوچک ولو در حد یک جزیزه هم اتفاق میافتد. مردمشناس آمده است تا دیگری را بشناسد. دیگری که انسانها اساسا با آن به سختی میتوانند کنار بیایند. در واقع انسان با نخستین قدمهای انباشت فرهنگی خود نمیتوانسته است به مفاهیمی چون «تکثر فرهنگی» و «نسبیت فرهنگی» رسیده و فرایند هویتیابی فرهنگ خویش را با چنان مفاهیمی سازش دهد پس مردمشناس با شناخت دقیق خود و ثبت توصیفاتش میتواند به جوامع بشری در حل این مسائل کمک کند.
حال قضیه را کمی درونیتر میکنیم و به شهر اصفهان وارد میشویم. شهری با تنوع قومی که با خود فرهنگ و خرده فرهنگها و اجتماعات متنوعی را نیز به همراه دارد. این تنوع در شهر اصفهان میتواند آنرا تبدیل به بهشتی برای رشتهای مانند مردمشناسی کند. همانطور که گفته شد مردمشناسی به دنبال تفاوتهاست، که شهری مثل اصفهان خوراک این ماجرا را به خوبی تامین میکند. از طرفی نیز تنوعها و تفاوتهای این شهر هنوز آنطوری که باید به آنها پرداخته نشده است. پس با وجود چنین فضا و میدانی گمان میرود شکلگیری بستری برای فعالیت در این حوزه میتواند راهی ارزشمند باشد. اگر چه ورود به این حوزه نیز آموزشهای خاص خود را میطلبد و نیاز به مطالعه و شناخت روش دارد. چراکه مردمشناس مستقیم با انسانها روبرو میشود و ورود به جوامع انسانی آموزش و تجربه کافی را میطلبد.
با توجه به ارزشمند بودن حوزه مردمشناسی و احساس نیاز آن در شهر اصفهان موسسه رویشمهر بستر شکلگیری چنین فضایی را فراهم کرده است. برای این منظور هم فیلد آموزش و هم پژوهش را در این گروه فعال کرده و گامهایی را در این جهت برای شهر قرار است بردارد. رویش این کار را در ابتدا با آموزش گروهی از علاقهمندان زیر نظر دکتر اصغر ایزدی جیران آغاز کرده است. دکتر ایزدی هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تبریز و همچنین مردمشناس و نویسنده کتب و مقالات متعدد مردمنگاری است و قلمی توانا در این حوزه دارند.
به این منظور دکتر ایزدی جیران در سه روز هشتم، نهم و دهم تیر ماه 1401 به دعوت موسسه رویش مهر کارگاه مردمنگاری را برپا کرد و به آموزش علاقهمندان پرداخت. خروجی این کارگاه علاوه بر آموزش، افراد شرکت کننده، ورود به یک میدان را داشته که اغلب میدانها نیز شامل محلات و نهادهای شهر اصفهان است. هر کدام از شرکتکنندگان با انتخاب میدان، پروژهای برای خود تعریف کرده و در پایان موسسه رویش مهر قرار است پروژههای درخور انجام شده را در قالب کتابچهای با عنوان «مردمنگاری شهر اصفهان» چاپ کند.
علاوه بر این در حاشیه کارگاه با صحبتهای انجام شده با دکتر ایزدی و با همفکری ایشان قرار بر آن شد تا گروه مردمشناسی رویش مهر برنامهها و نشستهای دیگری در جهت تقویت مردمشناسی در شهر اصفهان با موضوعات مختلف برگزار کند.