
اصرارم بر فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی از زمانی آغاز شد که در کودکی پایم را توی «کانون پرورش فکری» گذاشتم، بعد به دبیرستان «فرهنگ» رفتم و همین باعث شد، همراه با همکلاسیهایم پیگیرِ علاقهام برای «نوشتن» به عنوان مهمترین مسئله زندگیام شوم. بعدها در رشتۀ «علوم سیاسی» در دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم و بیش از همه، به عنوان فعال سیاسی در آن سالهای پرآشوب شناخته شدم. پس از افسردگی سیاسیام و در دوران کارشناسی ارشد در دانشگاه مازندران، به «ادبیات» برگشتم و پایاننامهام را با موضوع «زیباییشناسی و سیاست» کار کردم. به واسطۀ سابقۀ روزنامهنگاریام در دانشگاه، به ماهنامۀ «برای فردا» رفتم و چند سال به عنوان دبیر بخش فرهنگ و ادب و همچنین دبیر تحریریه کار کردم و همزمان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به عنوان کارشناس فرهنگی مشغول به کار شدم. «واکاوی انتقادی امر عادی و روزمره» برای من پلی بود بین علاقهام به جامعهشناسی، سیاست و البته نوشتن. از آن رو که تأمل بر تجربۀ زیسته از بدیهی و همیشگی انگاشتنِ آن جلوگیری میکند و خودآگاهی در زندگی روزمره میتواند واجد سویههای رهاییبخش باشد و البته ساختارهای مسلط و رسمی را به چالش بکشد و مسیر را برای دگرگون کردن آن هموار کند.