27 march 2019

نوروزنامه ; تنها کتاب فارسی دربارهٔ نوروز

نوروزنامه کتابی است منسوب به عمر خیام. این کتاب دربارهٔ پیدایش جشن نوروز و آداب آن نوشته شده‌است.با توجه به اشاراتی که خیام به مبدأ تقویم جلالی و کبیسه‌های پیش از آن می‌کند، نگاشتن کتاب باید در حدود سال ۴۹۵ هجری قمری (۴۸۰ خورشیدی) صورت گرفته باشد.اگر چه گزارش جشن نوروز و مهرگان و تاریخ این دو روز در کتاب‌های ادبی و تاریخی عربی مکرر آمده و در ادبیات فارسی نیز پیش از خیام، در کتاب‌های التفهیم و زین‌الاخبار از آن نام برده شده، اما تنها کتاب فارسی که مستقلاً دربارهٔ نوروز سخن گفته باشد، همین کتاب است.

علی حصوری در پیشگفتار نسخهٔ تصحیح شدهٔ این کتاب می‌نویسد:«نوروزنامه را، رساله‌ای که درآن حرف بسیار است – منسوب به خیام شمرده‌اند. اما می‌توان اطمینان کرد که خیام یادداشت‌هایی فراهم آورده بود تا از آن کتابی دربارهٔ نوروز بپردازد و شاید عمرش وفا نکرده یا اصلاً به آن نپرداخته و یادداشت‌هایش پس از او به وسیلهٔ دیگران به شکل کتاب موجود درآمده است. این که مطلب اصلی رساله از خیام بوده‌است تقریباً آشکار است مثلاً از مطالبی که دربارهٔ اسب، شراب و دیگر چیزها می‌گوید و نظایر آن‌ها را در آثار دیگر نداریم یا لااقل به این شکل نداریم. […] مجموعاً این کتاب، آدمی را می‌تواند به یاد فیلسوفی ریاضی‌دان اندازد که رباعیها [رباعیات خیام] از اوست.»

همچنین مجتبی مینوی، در حاشیهٔ خود بر این کتاب، با توجه به زمان و مکان نگارش کتاب و سازگاری اندیشهٔ نویسندهٔ آن با اندیشهٔ خیام بر این انتساب صحه می‌گذارد: «مراد من از این مقدار [شرح رباعیات خیام] آن بود که خوانندهٔ معمولی را قبلاً با فلسفهٔ خیام اندکی آشنا ساخته سپس نوروزنامهٔ حاضر را با آنها قیاس نموده نشان بدهم، که علاوه بر تصریح باسم خیام در دیباچهٔ کتاب، وحدت طرز فکر نیز خود برهان دیگری بر اصالت نسبت آن است. […] کلیهٔ این ممیزات (از حیث زمان و مکان تألیف و طرز فکر و انشای سادهٔ لطیف بی‌تکلف) در هر کتابی جمع شد، اگر در خود کتاب هم تألیف آن به خیام نسبت داده نشده باشد، من آن را از خیام می‌دانم. چرا ندانم؟ برای اینکه صاحبان تذکره‌ها و کتب تراجم چنین کتابی باسم او نیاورده‌اند و من و شما تا امروز آن را نمی‌شناختیم و ندیده بودیم؟ مگر ارباب تذکره‌ها همه چیز را نوشته‌اند یا همهٔ اقوال و روایات آنها راستست؟ چند صد کتاب حدس می‌زنید در ایران نوشته شده باشد که ما نه تنها نام آنها را نشنیده باشیم بلکه اصلاً از نوشته شدن آنهم خبر نداشته باشیم؟ چه کسی را جز خیام توان یافت که با او همعصر بوده باشد و چنین رساله‌ای را نوشته باشد آنگاه اینقدر گذشت کرده باشد که نام خیام را بر آن بگذارد؟»نوروزنامه به سبک قرن پنجم هجری تحریر یافته‌است و بنیاد آن بر پایهٔ بلعمی و بیهقی است، یعنی از حیث ایجاز و عدم مترادفات و موازنه و کم داشتن لغات تازی و انشای جمله‌های کوتاه و زیبا از پیروان سبک قدیم است و به‌طور کلی از سیاستنامه و قابوسنامه به سبک قدیم نزدیک‌تر است. با این حال در متن نوروزنامه، برخی خصوصیات نثر جدیدتر مانند به‌کارگیری «در» به جای «اندر» و حذف افعال قرینه به چشم می‌خورد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *